بررسي وضعيت بازار رساني و صادرات ارقام اميد بخش سيب درختي ، خرما ، پسته در ايران
محمد زاد، محسن رفعتي، حسين مرادي، جلال سالم، پرويز بيات، عليرضا جدائي، لادن شفيعي(1386)
اين تحقيق به منظور بررسي ساختار و كارايي بازار يابي سيب ، پسته و خرما ، تحقيق حاضر انجام پذيرفت كه در راستاي نيل به آن، مزيت نسبي توليد و صادرات ، رشد توليد و صادرات وكارائي بازاريابي و حاشيه آن مورد محاسبه قرار گرفت. محدوديتهاي حاكم بر شرايط تحقيقات ميداني موجب گرديد براي هر محصول دو استان عمده توليد كننده آن محصول در نظرگرفته شده و با استفاده از روش نمونه گيري طبقه بندي شده از مرحله توليد تا صادرات اقدام به تكميل پرسشنامه گرديد.
بر اساس نتايج اخذ شده بيش از 50 درصد پسته جهان در ايران توليد مي شود. نتايج حاصل از ماتريس تحليل سياستي گوياي آن است كه با برنامه ريزي و اصلاح ارقام و ارتقاء كيفيت محصول و بهره گيري از فنون بازاريابي، پتانسيل كسب درآمدي معادل چندين برابر درآمد فعلي از اين محصول وجود دارد. ماتريس تحليل سياستي وجود مزيت نسبي در توليد پسته را تاييد مي نمايد. نتايج تحقيق نشان دهنده وجود مزيت نسبي صادرات در خصوص اين محصول مي باشد. بررسي رشد صادرات سالانه پسته نشان مي دهد در طي سه دهه اخير رشد صادرات پسته در ايران همواره بيشتر از رشد صادرات پسته جهان بوده و ايران حدود 60 درصد پسته صادراتي جهان را تاٌمين مي نمايد. براساس نتایج تحقيق حاشیه بازاریابی کل در خصوص پسته استان یزد بیشتر از استان کرمان و در هر دو استان، حاشیه بازاریابی عمده فروشی بیشتر از حاشیه بازاریابی خرده فروشی بوده و در استان یزد عمده فروشان به دليل انجام عمليات بازاريابي بيشتري روي محصول، سهم بیشتری از حاشیه کل را نسبت به استان کرمان بخود اختصاص داده اند. حاشیه بازاریابی عمده فروشی محصول بیشتر از حاشیه بازاریابی خردهفروشی آن بوده است. نتايج تحقيق، مبين پائين بودن کارایی نظام بازاریابی پسته در دو استان مورد مطالعه است. کارایی نظام بازاریابی پسته معادل 6/5 درصد در استان كرمان و1/30 درصد در استان يزد است. ضريب هزينه بازاريابي پسته استانهاي يزد و كرمان معادل 9/6 و 6/12 درصد بوده است.
رشد توليد سيب در ايران افزايش چشم گيري يافته است. نتايج حاصل از ماتريس تحليل سياستي نشان ميدهد برنامه ريزي در جهت اصلاح ارقام و ارتقاء كيفيت محصول و همچنين بهره گيري از فنون بازاريابي، درآمد حاصل از صدور اين محصول به ويژه سيب آذر بايجان غربي تا چندين برابر وجود دارد. همچنين ماتريس تحليل سياستي وجود مزيت نسبي در توليد محصولات مورد مطالعه را تاييد مي نمايد. نتايج تحقيق نشان دهنده عدم وجود مزيت نسبي صادرات در خصوص اين محصول مي باشد. حاشیه بازاریابی و بازاررسانی سیب درختی در استانهای آذربایجان غربی و تهران بيانگر آنست كه در استان آذربایجان غربی عمدهفروشان سهم بیشتری از حاشیه کل را نسبت به استان تهران بخود اختصاص داده اند، همچنين حاشیه بازاریابی عمده فروشی سيب در دو استان مورد مطالعه بیشتر از حاشیه بازاریابی خردهفروشی بوده است. براساس نتايج حاصله کارایی نظام بازاریابی فعلی سيب در استان آذربایجان غربی برابر 4/60 در صد و سيب تهران معادل 8/51 درصداست. ضريب هزينه بازاريابي سيب استانهاي آذربايجان غربي و تهران بترتيب 7 و 21 درصد است.
حدود 15 درصد خرماي جهان نيز در ايران بدست مي آيد. نتايج حاصل از ماتريس تحليل سياستي نشانگر وجود استعداد بالقوه در كسب درآمد قابل توجه ازطريق اصلاح ارقام و ارتقاء كيفيت اين محصول مي باشد. بهره گيري از فنون بازاريابي و رعايت معيارهاي استاندارد محصول كسب درآمد مذكور را تشديد مي نمايد. همچنين ماتريس تحليل سياستي وجود مزيت نسبي در توليد محصول مورد مطالعه را تاييد مي نمايد. نتايج تحقيق نشان دهنده وجود مزيت نسبي صادرات در خصوص خرما مي باشد. بررسي رشد صادرات سالانه خرما نشان مي دهد در طي سه دهه اخير رشد صادرات اين محصول در ايران همواره بيشتر از رشد صادرات خرماي جهان بوده است. براساس نتایج تحقيق حاشیه بازاریابی عمده فروشی بیشتر از حاشیه بازاریابی خردهفروشی بوده و بازاریابی کل در خصوص خرما در استانهای کرمان و بوشهر نيز نشان دهنده بالاتر بودن حاشیه بازاریابی کل در استان کرمان نسبت به استان بوشهر بوده و در استان کرمان نسبت به استان بوشهر عمده فروشان سهم بیشتری از حاشیه کل را بخود اختصاص داده اند. براساس نتايج تحقيق، کارایی نظام بازاریابی فعلی درخصوص خرماي كرمان 9/32 درصد و خرماي بوشهر برابر 17 درصد میباشد. ضريب هزينه بازاريابي خرماي استانهاي كرمان و بوشهر 9/15 و 8/16 درصد محاسبه شده است.
براساس نتايج تحقيق، صادرات محصولات فوق با مشكلات مختلفي روبروست كه از آنجمله مي توان به وجود مقررات و قوانين دست و پاگير در خصوص صادرات، عدم ثبات در عرضه مداوم و يكنواخت محصول، عدم عرضه محصول استاندارد و بهداشتي، عدم حمايت مناسب دولت از صادر كنندگان، طولاني بودن زمان انجام تشريفات گمركي، عدم وجود تسهيلات لازم در خصوص نگهداري و انتقال محصول، عدم استفاده از روشهاي بازاريابي مدرن و وجود رقباي تجاري متعدد در بازارهاي هدف اشاره كرد.